منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 418
بازدید کل : 114883
تعداد مطالب : 339
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 339
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 36

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 11
:: باردید دیروز : 9
:: بازدید هفته : 11
:: بازدید ماه : 418
:: بازدید سال : 1739
:: بازدید کلی : 114883
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 22 مهر 1393

مفتاح ششم استخاره به رقاع است

پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ

و سید بن طاووس و اکثر متاخرین علما (رحمة اللّه علیهم ) این نوع را بهترین استخارات مى دانند.
و در کتاب احتجاج منقول است که حمیرى عریضه نوشت به خدمت حضرت صاحب (علیه السلام ) و پرسید که اگر کسى در امرى متردد شود میان کردن و نکردن و دو انگشتر بگیرد و بر یکى بنویسد بکن و بر دیگرى مکن ، پس هر دو را پنهان کند و چندین مرتبه طلب خیر خود را از حق تعالى بکند، پس یکى از آنها را بیرون آورد و به آن عمل کند آیا حکم استخاره دارد؟ حضرت در جواب نوشتند: که آنچه عالم اهل بیت (علیهم السلام ) در باب استخاره مقرر فرموده نماز کردن و رقعه ها نوشتن است ، یعنى : چنان باید کرد.
مؤ لف گوید: که این نوع از استخاره به چند طریق وارد شده :


اول :

آن است که کلینى و شیخ طوسى و سید و دیگران (رضوان اللّه علیهم ) به سندهاى معتبر از هارون بن خارجه روایت کرده اند که حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللّه علیه ) فرمود: که هرگاه امرى را اراده کنى شش رقعه کاغذ بگیر و در سه تاى آنها بنویس بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم لفلان بن فلانه افعله و در سه رقعه دیگر بنویس بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم لفلان ابن فلانة لاتفعل پس آن رقعه ها را در زیر مصلاى خود بگذار و دو رکعت نماز بکن ، و چون فارغ شوى برو به سجده و صد مرتبه بگو استخیر اللّه برحمته خیرة فى عافیة پس درست بنشین و بگو اللّهمّ خرلى و اخترلى فى جمیع امورى فى یسر منک و عافیة
پس دست بزن و رقعه ها را مشوش کن ، یعنى : به یکدیگر مخلوط گردان و یک یک از آنها را بیرون آور و ملاحظه کن ، اگر سه افعل پیاپى درآید پس ‍ بکن آن کار را که اراده کرده ، و اگر سه لاتفعل پیاپى بیرون آید پس مکن آن کار، و اگر بعضى افعل و بعضى لاتفعل برآید تا پنج رقعه بیرون آور اگر افعل بیشتر است عمل کن و اگر لاتفعل بیشتر است ترک کن و احتیاج نیست به بیرون آوردن رقعه ششم .
مؤ لف گوید: که به جاى فلان بن فلانة در هر دو جا اسم خود و مادر خود را بنویسد.
و بدان که غسل در این روایت وارد نشده است ، و بعضى از علما در این استخاره ذکر کرده اند به اعتبار این که در استخاره مطلقه که در محل خود ذکر کردیم واقع شده است و شاید بد نباشد، و ورود غسل در نمازهاى حاجت نیز شاید مؤ ید تواند شد، و اگر قصد زیارت ائمه (علیهم السلام ) نیز در آن غسل بکند شاید احوط باشد.
و ایضا تعیین سوره در این نماز وارد نشده است ، و بعضى سوره حشر و سوره رحمن را ذکر کرده اند، به اعتبار آن که در نوع دیگر استخاره وارد شده است و شاید بد نباشد، و اگر در هر رکعت سه مرتبه قل هواللّه بخوانند چنانچه بعد از این مذکور مى شود ایضا بد نیست ، و ظاهرا هر سوره که بخوانند خوب است .
و آنچه در روایت واقع شده است که اگر درهم درآید افعل و لاتفعل باید پنج تا بیرون آورند اشکالى ندارد، زیرا که در بعضى از صور احتیاج نمى شود به بیرون آوردن پنجم ، مثل آن که اول یک لاتفعل درآید و بعد از آن سه افعل یا برعکس ، یا آن که دو افعل برآید و یک لاتفعل و یک افعل یا برعکس ، و دور نیست که مراد آن باشد که احتیاج به بیرون آوردن ششم هرگز نمى شود کواحتیاج به پنجم نیز در بعضى از شقوق نشود. و احتمال دارد که در همه صور پنجم را باید بیرون آورد تعبدا کو [که او] فائده اش بر ما معلوم نباشد اما بعید است .
و ایضا باید دانست که اگر مختلف بیرون آید و یکى بیشتر باشد از حدیث تفاوتى در خوبى و بدى در میان صور آن ظاهر نمى شود، و بعضى از علما به اعتبار زود بیرون آمدن هر یک یا توالى آنها تفاوت در مراتب خوبى و بدى قرار داده اند، مثل آنکه سه افعل در چهار رقعه بیرون آید بهتر است از آن که در پنج رقعه بیرون آید، و همچنین لاتفعل در بدى ، و اگر دو افعل بیرون بیاید پیاپى و یک لاتفعل و یک افعل بهتر است از آن که اول لاتفعل بیرون آید و بعد از آن سه افعل ، و بر این قیاس سایر شقوق نیکى و بدى معلوم مى شود.


دوم :

آن است که سید (رضى اللّه عنه ) از طریق عامه از ابن مسعود روایت کرده است که او در استخاره این دعا را مى خواند:
اللّهمّ انّک تعلم و لااعلم و تقدر و لا اقدر و انت علام الغیوب ، اللّهمّ انّ علمک بما یکون کعلمک بما کان ، اللّهمّ انّى قدعزمت على کذا و کذا فان کان لى فیه خیرة للدین و الدّنیا و العاجل و الاجل فیسره و سهّله و وفّقنى له و وفّقه لى ، و ان کان غیر ذلک فامنعنى منه کیف شئت
پس به سجده مى رفت و صد و یک مرتبه مى گفت : اللهمّ انّى استخیرک برحمتک خیرة فى عافیة پس در سه رقعه مى نوشت خیرة من اللّه العزیز الحکیم لفلان بن فلان افعل على اسم اللّه و عونه و در سه رقعه دیگر مى نوشت خیرة من اللّه العزیز الحکیم لفلان بن فلان لاتفعل و الخیرة فیما یقضى اللّه و در زیر سجاده مى گذاشت و چون از نماز و دعا فارغ مى شد یک یک از آنها را بیرون مى آورد، و هر یک که بیشتر بیرونمى آمد به آن عمل مى کرد.
مؤ لف گوید: که به جاى على کذا و کذا حاجت خود را به عربى بگوید، و اگر نتواند بگوید على الامر الّذى علمت و به جاى فلان بن فلان اسم خود و پدرش را بنویسد در همه رقعه ها. و این روایت اگر چه از طریق اهل سنت است اما مؤ ید روایت اول است ، و عمل به روایت اول که از طریق شیعه است اولى است ، و اگر این دعا را بخواند بد نیست .


سوم :

آن است که باز سید (رحمه اللّه ) از طرق مخالفان نقل کرده است از جابربن عبداللّه انصارى که از اکابر صحابه است گفت : که حضرت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) ما را تعلیم مى کرد استخاره در امور را چناچه تعلیم مى نمود به ما سورهاى قرآن را، و مى فرمود: که هرگاه احدى از شما اراده کارى بکند دو رکعت نماز بکند غیر نمازهاى واجب ، پس ‍ بگوید:
اللهمّ انّى استخیرک بعلمک ، و استقدرک بقدرتک ، و اسالک من فضلک العظیم ، فانّک تقدرو لا اقدر و تعلم و لااعلم و انت علام الغیوب . اللهمّ ان کنت تعلم انّ هذا الامر خیر لى فى دینى و معاشى و عاقبة امرى [فى عاجل امرى و آجله خ ل ] فاقدره لى و یسره لى ثمّ بارک لى فیه ، و ان کنت تعلم انّ هذاالامر شرّ لى فى دینى [فى عاجل امرى و آجله خ ل ] و معاشى و عاقبة امرى ، فاصرفه عنّى و اصرفنى عنه ، و اقدر لى الخیر حیث کان ثمّ رضّنى به .
پس سید گفته گفته است که بعضى از مشایخ ما (رحمم اللّه ) گفته است که چون این نماز را بکند و این دعا را بخواند شش رقعه از کاغذ قطع کند، و در سه تا افعل بنویسد، و در سه تا لاتفعل بنویسد، و به یکدیگر مخلوط گرداند و در میان آستین خود بگذارد، پس سه تا را یکى یکى بدر آورد، اگر همه افعل باشد آن کار را بکند با طیب خاطر، و اگر دو تا افعل باشد و یکى لاتفعل باکى نیست که آن را بکند اما پست تر است از شق اول ، و اگر همه لاتفعل باشد نکند، و اگر دو تا لاتفعل باشد حذر کردن اولى است ، و اکثر حکم کل دارد.
مترجم گوید: که از فحواى اصل حدیث ظاهر مى شود که این نماز و دعا براى مطلق طلب خیر است بدون آن که عملى با آن باشد، و آن عملى که سید از بعض مشایخ نقل کرده است جز آن نیست ، و در روایت دیگر ندیده ام ، پس بهتر آن است که به نحو اول به عمل آورند، و اگر خواهند این دعا را نیز بخوانند.


چهارم :

آن است که باز سید (قدس سره ) در فتح الابواب گفته است که به من رسیده است از بعضى علما در کیفیت استخاره که در سه رقعه بنویس ‍ بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم افعل ودر سه رقعه دیگر بنویس بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم لاتفعل و رقعه ها را در زیر سجاده بگذارد و دو رکعت نماز بکن ، و در هر رکعت بعد از سوره فاتحة الکتاب سه مرتبه سوره قل هواللّه احد بخوان .
پس سلام بگو و بگو اللهم انى استخیرک بعلمک تا آخر دعا که مذکور شد، پس به سجده برو و صد مرتبه بگو استخیراللّه العظیم پس سر از سجده بردار و پنج رقعه را بیرون آور اگر افعل سه تا باشد بکن که صلاح تو در آن است ، و اگر لاتفعل سه تا باشد مکن که خیر تو در نکردن است انشااللّه .


پنجم :

آن است که باز سید (رضى اللّه عنه ) از شیخ ابوالفتح کراچکى (رحمة اللّه علیه ) نقل کرده است ، و او به سند خود از هارون بن حماد روایت کرده است ، که حضرت صادق (علیه السلام ) فرمود: که هرگاه امرى را اراده کنى شش رقعه بگیر و بر سه رقعه بنویس بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم و به روایت دیگر العلىّ الکریم لفلان بن فلان افعل کذا انشااللّه و نام خود را و پدر خود را و آن کارى که مى خواهى بکنى بنویس ، و در سه رقعه دیگر بسم اللّه الرحمن الرحیم خیرة من اللّه العزیز الحکیم لفلان بن فلان لاتفعل کذا انشا اللّه و چهار رکعت نماز کن ، و در هر رکعت پنجاه مرتبه سوره قل هو اللّه احد، و سه مرتبه سوره انا انزلناه فى لیلة القدر یعنى بعد از سوره حمد، و رقعه ها را در زیر سجاده خود بگذار، پس این دعا را بخوان :
بقدرتک تعلم و لااعلم ، و تقدر و لا اقدر، و انت علام الغیوب . اللّهمّ بک فلا شى  اعظم منک ، صلّ على آدم صفوتک ،و محمد خیرتک و اهل بیته الطاهرین ، و من بینهم من نبىّ و صدّیق و شهید و عبد صالح و ولىّ مخلص و ملائکتک اجمعین ، و ان کان ما عزمت علیه من الدخول فى سفرى الى بلد کذا و کذا خیرة لى فى البد و العاقبة و رزق تیسّر لى منه ، فسهله و لاتعسّره و خرلى فیه ، و ان کان غیره فاصرفه عنّى و بدّلنى منه بما هو خیر منه ، فسهّله و لاتعسره و خرلى فیه ، و ان کان غیره فاصرفه عنّى و بدّلنى منه بما هو خیر منه ، برحمتک یا ارحم الراحمین پس هفتاد مرتبه بگو خیرة من اللّه العلىّ الکریم پس به سجده برو و رو را بر خاک بگذار و حاجت خود را از خدا بطلب .
و در روایت دیگر وارد شده است که بعد از آن رقعه ها را بیرون آور بنحوى که در روایت اول مذکور شد.
مؤ لف گوید: که این دعا در خصوص اراده سفر است ، و اگر اراده امر دیگر داشته باشد باید که به جاى من الدخول فى سفرى الى بلد کذا و کذا آن حاجت را ذکر کند، و اگر اراده سفر باشد به جاى الى بلد کذا و کذا، آن سفر و آن شهرى را که اراده دارد ذکر کند، و بر هر تقدیر عمل به روایت اول بهتر است ، و اگر خواهد این دعا را نیز اضافه کند.
و سید بن باقى (رحمه اللّه ) در مصباحش گفته است : که در دست آن کس که استخاره مى کند انگشتر عقیقى بوده باشد که در آن نام محمد و على نقش کرده باشند و به دست راست رقعه ها را بدر آورد.
و بدان که سید بن طاووس (رضى اللّه عنه ) چون این استخاره را بهترین استخارات مى داند و مدارش بر عمل بر این استخاره بوده است چند امر غریب از تجربه این استخاره نقل کرده است :
اول : آن که بعضى از ارباب مناصب دنیویّه مرا طلبید و من در جانب غربى بغداد بودم و بیست و دو روز در آنجا ماندم ، و هر روز استخاره کردم که او را ملاقات کنم و همه استخاره ها یا سه لاتفعل متوالى مى آمد یا در چهار رقعه سه لاتفعل آمد، و ظاهر شد که خیر من در ندیدن او بوده است ، و چنین اتفاقى نمى باشد مگر از جانب خداوندى که عالم الخفیات است .
دوم : آن که در ایامى که در دارالسلام بغداد اقامت داشتم وارد شهر حله شدم ، و بعضى از ارقاب من تکلیف نمود مرا که بدیدن یکى از حکّام حلّه بروم ، و چنان اتفاق افتاد که یک ماه در حله ماندم و هر روز که اراده ملاقات او مى کردم در اول آن روز و آخر آن روز استخاره مى کردم براى دیدن او، و در همه استخارات سه لاتفعل مى آمد، تا آن که پنجاه استخاره در عرض آن مدت کردم و در همه لاتفعل بیرون آمد، و معلوم شد که خیر من در آن بوده ، و عقل باور مى کند این را که پنجاه استخاره کسى براى یک مطلب بکند و بر سبیل اتفاق بدون اراده قادر على الاطلاق همه بد بیاید.
سوم : آن که تا حالت تحریر این رساله پنجاه و سه سال از عمر من گذشته است ، و تا حقیقت استخاره بر من ظاهر شده است پیوسته در امور خود استخاره کرده ام ، و در همه آنها خیر خود را در آن یافته ام که استخاره مرا به آن دلالت کرده است ، و همیشه سعادت دنیا و عقباى خود را در آن یافته ام .
مؤ لف گوید: که فقیر نیز در انواع استخارات تجربه هایى بسیار کرده ام ، و از جمعى از برادران و صلحاى خویشان و آشنایان خود، امور غریبه در این باب شنیده ام ، خصوصا این استخاره و استخاره به مصحف مجید، و اللّه الموفق
 




:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ کتابخانه علی اکبر(ع) خوش آمدید. آدرس کتابخانه:مبارکه دیزیچه- محله وینچه مسئول کتابخانه:ایمان نصوحی شماره تماس:52457585
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتابخانه علی اکبر(ع) وینچه و آدرس avpl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.